روزها میگذرند و بزرگتر میشوی
استقلال پیدا میکنی، اجازه داری تصمیم بگیری و در هزار راهیِ انتخابها میایستی.
دایره اختیاراتت وسیع میشود و البته دغدغههایت بزرگ و پرسشها و ابهامات ذهنیات عمیق!
توی دنیای بیرحم و لذت محور و قدرت طلبِ بیرون، نمیدانی باید کجای بازی قرار بگیری.
پنهانی به عقایدی که با آنها زیسته و قد کشیدهای حمله میکنی، و لت و پارشان میکنی.
توی رفتارهایت یک بیثباتی مبسوطی مشهود میشود. یک حالت معلق! بدون تکیه گاه!
شوخی که نیست، تخمِ باورهایت را ملخ خورده. حالا تو ماندهای با مزرعهای بیمحصول.
رفیقِ پا به استقلال گذاشتهی من
اینجا نقطهای است که احتمالا ارزشهای اخلاقی برایت مضحک میشوند، نقطهایست که شرفات با تلنگری ویران میشود. باز هم شوخی نیست چون تو بزرگ شدهای و خیلی چیزها به سراغت آمدهاند.
رفیقِ پا به استقلال گذاشتهی من
یادت باشد برای انتخابهایت و خوشیهایت و حرفهایت و رفت و آمدهایت و هر چیزی که در لحظه لحظهی زندگیات روی تو تاثیر میگذارد خط قرمز داشته باشی. چهارچوب داشته باشی. آدمِ بیچهارچوب شبیه علفِ هرز است، هر جایی میروید بدون اینکه بذری داشته باشد!
رفیقِ پا به استقلال گذاشتهی من
نهایتا تو تصمیم میگیری که توی چه زمینی و با چه کسانی همبازی شوی اما یادت نرود اتفاقات بعدی را تو تعیین (نمیکنی) زمین بازی تعیین میکند.
رفیقِ پا به استقلال گذاشتهی من
آدم مدام در حال انتخاب است، و همین انتخابهاست که باعثِ پشیمانی یا احساس رضایت میشود.
رفیقِ پا به استقلال گذاشتهی من
تنها یک راه حل بلدم، آن هم (انسانیت) است.
توصیه میکنم سمت و سوی تمام رفتارهایت، انسانیت باشد. هر جا دیدی با تصمیمی، رفتاری و یا حرفی از حالت انسانیات خارج میشوی به خودت سیلی بزن تا سیلی محکمتری از روزگار نخوری.
رفیقِ پا به استقلال گذاشتهی من
یادت باشد، لذتِ کار اشتباه زود تمام میشود ولی عواقب و اثرش به استخوانی تیز و بُرنده لای زخم میماند، زخمی که احتمالا عفونت کرده. البته همیشه هم اینگونه نیست گاهی اوقات واقعا خوش میگذرد اما حتما میدانی که اتفاق یک بار میافتد! مثل چپ شدن و رفتن تهِ درّه!
همین حالا بین خوانندگان این نوشته، هستند کسانی که میتوانند ساعتها برایت حرف بزنند و بگویند که اگر این کار را نمیکردم، اینگونه نمیشد که اکنون اینطور مستأصل شوم.
البته که باز هم میدانی هر چند ردپای گذشته توی حال و آینده را نمیشود انکار کرد اما برای تغییر هیچوقت دیر نیست.
| علی سلطانی |
درباره این سایت